ای باغ، ای بهار کجا می‌روی؟

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مهاجرت» ثبت شده است

رفراندوم یا مهاجرت؟(۲)

#هو_الکریم

 

نبض حیات و اصالت یک حکومت به رفراندوم(همه‌پرسی) است. رفراندوم‌ در طول تاریخ نیز، با توجه به نوع حکومت‌ برای انگیزه‌های مختلفی انجام شده. حکومت‌های دیکتاتوری که انگیزه‌شان واضح است و صرفا جهت زدن نقابی مردمی بر چهره‌شان رفراندوم را برگزار میکنند. حکومت‌های غیر دیکتاتوری هم به جهت رعایت عدالت و دخیل بودن مردم در تصمیمات کشوری.

اولین رفراندوم در کل تاریخ به یونان باستان برمیگردد. امروزه نیز با رأی‌گیری مستقیم از مردم که معمولاً برای تصویب، رد قانون اساسی یا انتخاب نوع حکومت صورت می‌گیرد. رفراندوم در ایران به دو برهه قبل از انقلاب و بعد از انقلاب تقسیم میشود. پیش از انقلاب دو رفراندوم رسمی در کشور برگزار شد؛ در مشروطه، رفراندوم انجام نشد ولی مصدق، نخست‌وزیر وقت، انحلال مجلس را در 12 مرداد 1332 در تهران و 19 مرداد همان سال در شهرستانها به رفراندوم گذاشت. دومین رفراندوم نیز توسط شاه در 6 بهمن 1341 برگزار شد که در آن برنامه‌های "انقلاب سفیدبه نظرخواهی گذاشته شد. در این رفراندوم، از مردم درباره اصول شش گانه انقلاب سفید که به خواست رئیس‌جمهور آمریکا، کندی، تنظیم شده بود نظرخواهی شد. و در پی اعتراضات مردم، شاه بدون توجه به نظر مردم، موارد و اصول شش‌گانه انقلاب سفید را تصویب کرد.*‌  پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اولین رفراندوم واقعی با سوال مشخص؛ "جمهوری اسلامی آری یا نه؟در 10 و 11 فروردین 1358 برای تعیین نوع حکومت بعد از رژیم سلطنتی برگزار شد. در این همه‌پرسی 98.2 درصد از افراد شرکت‌کننده به جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند. دومین رفراندوم در جمهوری اسلامی نیز برای تعیین قانون اساسی در آذر 1358 برگزار شد. همچنین سومین همه‌پرسی به جهت حذف پست نخست‌وزیری، حذف شورای عالی قضایی و گسترش اختیارات رئیس‌جمهور و رئیس قوه قضائیه، تعیین شیوه بازنگری در قانون اساسی و مراجعه به آراء عمومی و تغییر نام مجلس شورای ملی به مجلس شورای اسلامی در مرداد 68 برگزار شد.

 

پ.ن*امام خمینی در اعلامیه‌ای در 2 بهمن 41 این رفراندوم را غیرقانونی دانست و گروههایی از مردم با تعطیلی بازار و مغازه‌ها به خیابانها ریختند و با شعار "اصلاحات آری ـ دیکتاتوری نه" مخالفت خود را با آن ابراز کردند.

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • غَسّا نِ
    • جمعه ۱۵ مرداد ۰۰

    رفراندوم یا مهاجرت؟(۱)

    #هو_الکریم

     

    جایی حوالی خیابان جمهوری اسلامی، در سالن خط هفت متروی تهران. کمی با بی‌حوصلگی با موهای فر قهوه‌ای اش بازی میکند و اطرافش را برانداز میکند. انگار به دنبال کسی میگردد. دختری را در انتهای چپ سالن میبیند. و با یکی کردن هر دو قدم، سرعت راه رفتنش را بیشتر میکند تا قبل از رسیدن قطار، آدرس را از او بپرسد. با دختر که صحبت میکند، متوجه میشود که با هم چند ایستگاه، هم مسیرند. وارد واگن قطار که شد، زیرچشمی سرتاپای دختر را از نظر میگذراند. چادر بحرینی روی روسری گره زده‌اش را.  نمیداند چطور سر صحبت را باز کند. دختر متوجه نگاه‌های او میشود و به هم زل میزنند. در کسری از ثانیه هر دو به فصل مشترک رنگ قهوه‌ای چشمانشان میرسند. و شروع به صحبت میکنند.

    مریم دانشجوی ارشد اقتصاد گرایش بانکداری و زهرا دانشجوی ارشد جامعه شناسی سیاسی. هر دو متولد دهه 70 در تهران. مریم از مهاجرت میگوید. و مهاجرتش را معلول ریشه دواندن فساد توسط مسئولان دولتی در کشور میداند. کمی که با زهرا صحبت میکند گویا او هم قصد رفتن دارد اما نه رفتنی بی بازگشت بلکه رفتنی با بازگشت پر قدرت برای حل مشکلات کشور.

    مریم‌ها و زهراها بسیاری در ایران هستند و حتی رضاها و امین‌هایی که بین ماندن و رفتن مخیر مانده‌اند. در این هشت سال چه بر سر جوانان آمده است که به فکر رفتن اند؟! هر دو به دنبال چاره‌ای برای حل مشکلات کشورشان هستند. مریم از رفراندوم میگوید و زهرا از بی فایده بودن رفراندوم. مریم معتقد است که "رفراندوم یعنی انقلاب درونی". انقلابی که نوع حکومت را عوض نمیکند اما فساد را ریشه‌کن.

     

    ادامه دارد...

     

    پ.ن: قسمتی از یک گفتگوی حقیقی قبل از تنفیذ ریاست جمهوری

  • ۰ نظر
    • غَسّا نِ